2218341719171717 آرشیو مطالب narges | Prince Of Tennis
رمان هرگز فراموشم نکرد (پارت شانزدهم)

آنچه گذشت.......

ساکونو از آسمان افتاد رو ریوما 😶

نمیتونم تو این رمان من چرا هیچ این دوتا تصادف میکنن😑


🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹


این قسمت (خانه ای ساکونو )

ریوما : رو سقف چه کار میکردم تو؟

یهو بالا سرشو نگاه کرد

ریوما : وای این خیلی.....

ساکونو: هم؟

روی دیوار را پر از تصاویر و منظره های زیبا بود🗻🌈🌄🌌🌆🌕💐

و به دیوار کلی تابلو های با نقاشی های زیبا تکیه داده شده بود🌠✨🍁🍃

و خانه پر بود از انواع ساز ها 🎹🎻🎷🎺🎸

و وسایل نقاشی 🎨✏

ریوما : اینا رو تو کشیدی؟

(نه من کشیدم 😝 )

ساکونو : اره....چطور مگه؟

ریوما :خیلی قشنگه....یعنی خوب کشیدی

ساکونو :ممنون

ریوما : خوب؟...

ساکونو :خوب چی؟

ریوما : می خواستی درمورد اون دیروزی ها باهام صحبت کنی

ساکونو : اها اونا....یاد رفته بود.......بشین

ریوما روی مبل سبز قشنگی که کنار در شیشه ای که به سمت دریا بود نشست و ساکونو قهوه اورد☕🍩

ریوما : منتظرم

ساکونو یه کاغذ به ریوما نشون داد که یه علامتی روش بود------> 🈵

ریوما : این چیه؟

((❤narges❤))

برچسب ها: نرگس tv ,

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ دوشنبه 1 / 6 / 1400 ] [ 10:52 PM ] [ نرگس ] [ بازدید : 283 ] [ ]
رمان هرگز فراموشم نکرد (پارت پانزدهم)

آنچه گذشت. ......

قشنگ بد موقع چند تا آدم سیاه پوش به ریوما و ساکونو حمله کردن و داستان را از عاشقانه به اکشن تغییر دادن😄 خدا خیرشان نداد


💔💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔💔

این داستان (( ........))

ریوما : باید همین اطرف باشه گفت یه ویلایی کوچیک بالایک اتوبان که به سمت دریاس

ریوما کمی جلوتر رفت و بعد مدتی حرکت با ماشین بالاخره تونست ویلای ساکونو رو پیدا کنه پیاده شد و در زد چند بار در زد ولی بازم کسی درو باز نکرد در آرام باز شد ریوما داخل رفت کسی داخل نبود تو حال یه پنجره ای بزرگ بود که دریا توش معلوم بود خیلی زیبا ناگهان از بالای سرش یه عالمه کاغذ و رنگ ریخت پایین و یه نفر از اون بالا افتاد رو کمرش

ریوما : از روم بلند شو داری لهم میکنی 😡

ساکونو : آخ.....ببخشید

ریوما اون بالا چه کار میکردی


((❤narges❤))

برچسب ها: narges tv ,

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ جمعه 7 / 3 / 1400 ] [ 6:40 PM ] [ نرگس ] [ بازدید : 356 ] [ ]
پارت چهاردهم (رمان هرگز فراموشم نکرد)

آنچه گذشت .......

ساکونو و ریوما دعواشون میشه بعد ریوما افتاد دنبال ساکونو بعد ساکونو داد زد گفت چرا فراموشم کردی


🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔


این داستان (( تو دنیای سایه ها چه خبره))


ساکونو: چرا فراموشم کردی؟

ریوما : چی؟......

هنوز ریوما تو شک بود و ساکونو منتظر یه جواب درست که ناگهان 4 تا آدم سیاه پوش بهشون حمله کردند

ریوما :این ها کین؟....

ساکونو ریوما رو عقب میکشه و با اون چهارتا در گیر میشه همینطور که شیر تو شیر ادامه داشت ساکونو دید که حرف اونا چهارتا نمیشه و یه بطری زرد رنگ کوچک که اندازه ای بند انگشت بود از جیبش درآورد و بازشناسی کرد و یه دود سفید از توش بیرون آمد ریوما نمیتونست اطرافش را ببینه که یهو ساکونو دستش رو گرفت و شروع به دویدن کردند اون دونفر هنوز در تعقیبشون بودند یهو ساکونو میانبر زد و اون ها از اونجا دور شدند

ریوما : اون ها دیگه کی بودند

ساکونو: آدمای دنیای سایه ها

ریوما : دنیای سایه ها؟؟؟؟؟؟

ساکونو :اره

ریوما : اون دود چی بود؟

ساکونو : ها؟...یخ

ریوما :یخ؟ آها منظورتو یخ منجمده

ساکونو : یه چیزی مثل اونه

ریوما : اونا چی؟برمیگردن؟دنبال چین؟

ساکونو :اره برمیگردن و دنبال تو هستن

ریوما : من؟....اخه چرا من؟

ساکونو نمیشه الآن حرف بزنیم

ریوما:......

ساکونو فردا بیا خونه ای من یه خانه ویلایی کوچیک انتهای همین اتوبانه

ریوما یه آهی کشید و راه افتاد دستش رو کرد تو جیبش و بدون اینکه برگردم و درحال که می رفت گفت:(خیلی خوب باشه.....فعلا ) ساکونو یه اخمی کرد و راهرو کشید و رفت


((❤narges❤))

برچسب ها: narges tv ,

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ پنجشنبه 23 / 2 / 1400 ] [ 3:06 AM ] [ نرگس ] [ بازدید : 321 ] [ ]
پارت سیزدهم ((رمان هرگز فراموشم نکرد))

آنچه گذشت. .....

باید بری بخونی گفتن نداره


🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹💔🌹

این داستان (مرد سیاه)

ساکونو : چرا فراموشم کردی؟

ریوما : ریوزاک.......

ساکونو : ریوما

ریوما :؟؟؟؟

ساکونو : سرنوشت بدزد

ناگهان یک نفر از اون سمت شلیک کرد 🔫

ریوما : اون دیگه چی بود؟

ساکونو : باید حدس میزدم بیخیال نمیشن

ریوما: کیا؟

ساکونو : عمومی که به نامزدت رشوه دادن بکشتت

ریوما : تو میدونی اون کیه؟

ساکونو : اره

ریوما : بهم بگو اون عوضی کیه

ساکونو : خفه شو

ریوما : چی؟.....

ساکونو: بهت میگم......ولی الان باید فرار کنیم......از این طرف بیا

ریوما و ساکونو تا تونستن از اونجا دور شدن

ریوما : آی خسته شدم.....ها.....ساکونو؟

ساکونو :ها؟

ریوما : اون طرف که به هارو رشوه داده کیه؟

ساکونو :ها؟.....مرد سیاه

ریوما : چی؟.....اون دیگه کیه؟چرا مبخواست مارون بکشه؟

ساکونو : عاعاعاعااون نمیخواست مارون بکشه.....میخواست تو رو بکشه

ریوما : چرا؟

ساکونو :الان وقت مناسبی نیست.....

ریوما : ......

ساکونو : دو روز دیگه سر ساعت6:45بیا به خونه ای من یه خانه‌ای ویلای کنار ساحله

ریوما : ......

ساکونو : تو همین اتوبان که بری یه جاده خاکیه از اون طرف بری میرسی به یه خانه ویلایی کوچیک......باشه؟

ریوما : اااااه......خیلی خوب باشه

ساکونو پس فعلا خداحافظ

ریوما:باشه.....فعلا و بدون اینکه چیزی به راهش گرفت و رفت

((❤narges❤))

برچسب ها: نرگس tv ,

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ دوشنبه 13 / 2 / 1400 ] [ 4:03 AM ] [ نرگس ] [ بازدید : 312 ] [ ]
پارت دوم رمان ((هرگز فراموش نکرد))

آنچه گذشت........

ریوما با ریوگا به یه مهمونی رفت و اونجا با یه خانم خوشگل آشنا

_____________________________________________________________🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹_____________________________________________________________

ریوما : حالتون خوبه؟

خانم غریبه : بله ممنون من خوبم متشکرم

(( میخوام نباشی😬 ))

ریوما : اسم من ریوماس و شما؟

خانم غریبه : اسم من هاروهِ

ریوما : از ملاقاتتون خوشحالم

(( ولی من نیستم 😡))

خانم غریبه : منم همینطور

ریوگا : ریومااااا سلام پسر چطوری

ریوما : ریوگا. ...سلام

ریوگا : خوشحالم که آمدی و این ایشان

خانم غریبه : من هارو ناکامنه هستم

ریوگا : خوشبختم منم ریوگا ایچیزن هستم. ...شما با ریومای ما نسبتی دارید

ریوما : نه ما الان به هم برخورد کردیم

(( آره برخورد بود حالا هری😠 ))

ریوگا : میخوایید با ما خوش بگزرونید

(( جانم 😲))

خانم غریبه : بله خوشحال میشم

(( چقدر پروهِ😠😠😠😠))

در طول مهمانی ریوما و هارو کلی باهم وقت گزروندن و ریوما و این خانم هارو ناکاماکه بعد از اون مهمونی بازم بارها و بارها هم دیگرو دیدن به عبارت دیگر بارها باهم قرار گذاشتن.


((❤narges❤))

برچسب ها: نرگس tv ,

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ سه شنبه 30 / 10 / 1399 ] [ 5:54 PM ] [ نرگس ] [ بازدید : 471 ] [ ]
رمان (( من یوری ایچیزن هستم)) پارت دوم

آنچه گذشت.........

ساکونا با اردنگی ریوما و یوری رو بیرون کرد یوری بعد کلی غرغر

(مخ منو خورد😐 ) یوری راه افتاد سمت مدرسه ولی توی راه چندان پسر رو در حال اذیت یهو دختر هم سن و سالش دید خواست بی توجه بزاره بره ولی....

______________________________________________________________

💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒💒🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩🏩💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹_____________________________________________________________

این داستان(( امانت دزدیده شده ))

🙍1-هی تو دختر با توام که موهایی مشکی و کوتاه داری

(( بدبخت شدیم😨😨))

یوری: با منی ؟

🙍1- آره با توام

یوری: من زیاد وقت ندارم پس هر کاری داری زودتر بگو

((😱😱😱😱))

🙍1- چی گفتی؟

یوری بدون ترس تو چشماش نگاه میکنه

🙍1- از نگاهت خوشم نمیاد

(( ساکونا راست میگفت که به باباش رفته😂😂 ))

یوری یه نگاه به اون دختر کرد

یوری:با اون دختر چی کار دارید؟

🙍1- خودتو دخالت نده

یوری:واقعا که این تو بودی که منو دخالت دادی وگرنه من داشتم راه خودم رو میرفتم

🙍1-ها

((😵😵😵))

🙍2- اون یه چیزی دزدیده

یوری : چی؟

🙍2- اَه اون یه

🙍3-گردنبند امانتی یوساناچان

🙍2- خفه شو

یوری: از کجا میدونید کار اون بوده

یکی از پسرا آورد جلو و روبه ستون کرد و با داد بیداد

🙍4- من با دوتا چشمای خودم دیدم

(( این چرا داره با ستون حرف میزنه 😐😐 ))

🙍2- عینکتو بزن 😓

🙍4- اه درسته

عینکشو زد و

🙍4- خیلی خوب وااااااای

(( چی شد😐))

🙍4- س..الا ...سلام من کیرو هستم😄

(( هااااا😂😂😂 ))


((❤narges❤))

برچسب ها: نرگس tv ,

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ دوشنبه 29 / 10 / 1399 ] [ 7:11 PM ] [ نرگس ] [ بازدید : 546 ] [ ]
برنامه ای نگس tv انیمه )) کلاس های اوتاکوها

بخش دوم

سلام دوستان من دبیر اوتاکوها هستم 😄👋

اول بزارید بگم اوتاکو کیه اوتاکو به کسی میگن که دیوانه ای ژاپنه و عاشق انیمه است

((انواع انیمه ))

هر اوتاکو اول باید انواع انیمه رو بشناسه

انیمه های رومانس ((عاشقانه))❤

موسیقی🎧

تاریخی 🏰

شوجو 👧

جوسی 👧 18+

شونن 👦

سینن 👦 18+

بیشوجو👨

بیشونن 👱

شوجو آی 👭

شونن آی👬

یوری👭👿

یائویی 👬👿

هنتای 👿😱 ((پی گیری نکنید ))


((اونواع اوتاکو ))

هر سبک اوتاکوی مخصوص به خودش رو داره مثل هنتای لاور و یا فوجوشی

توی جلسات بعدی هر کدام از این سبک های مختلف انیمه رو برسی میکنیم


برچسب ها: نرگس tv ,

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ جمعه 19 / 10 / 1399 ] [ 5:57 PM ] [ نرگس ] [ بازدید : 301 ] [ ]
برنامه ای ((نرگس tv انیمه ))

❤❤❤❤ دنیا دو روزه بهترینم ❤❤❤❤

❤❤❤❤بیا باهم بخندیم ❤❤❤❤

❤❤❤❤بیا تا دوباره در روی غم ببندیم ❤❤❤❤

❤❤❤❤❤بیا تا باز یک صدا ❤❤❤❤

❤❤❤❤ بلند بگیم مرحبا ❤❤❤❤

❤❤❤❤آگه یه روز بخندی در روی غم ببندی ❤❤❤❤

❤❤❤❤اون روز توی بهترین ❤❤❤❤

❤❤❤❤پس چرا هنوز نشستی؟ ؟❤❤❤❤

❤❤❤❤منتظر چی هستی؟ ❤❤❤❤

❤❤❤❤زود تر پاشو بهترین ❤❤❤❤

👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏

👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏


  • توموکو به نام خدا سلام به همه ای عزیزانی که مناظر ما بودن و تهمل کردن تا جمعه من توموکو هستم مجری برنامه😄👋 و در کنار من خانم وایولت اورگاردن هستن

  • وایولت : سلام 👋
  • توموکو : سلام و ممنون که دعوت ما را قبول کردید
  • وایولت : باعث افتخارمه
  • توموکو : خوب وایولت سان میشه برامون باید که چی شد که عروسک حافظه ای خودکار شدید؟ ؟
  • وایولت : وقتی سرگرد بهم گفت دوست دارم من نمیدونستم معنیش چیه قول دادم معنیش رو بفهمم برای همین عروسک حافظه ای خودکار شدم
  • توموکو : که این طور خوب شما بر اساس یه رمان انیمه اتون ساخته شده درسته؟ ؟؟؟؟
  • وایولت : بله
  • توموکو : چه جوایزی گرفتید ؟
  • وایولت : سال 2014 در جشنواره ای انیمیشن کیوتو جایزه‌ای بزرگ سه بخش رمان و مانگا رو بدست آوردیم
  • توموکو :چه عالی آقای کانا آکاتسوکی نویسنده بودن درسته ؟
  • وایولت : بله
  • توموکو : خوب آماده ای یه بازی هستید
  • وایولت : چه بازی؟ ؟؟
  • 🎳🎳
  • وایولت : بولینگ
  • توموکو : آماده آید تا با اویشی مسابقه بدید اونا خیلی حرفه ای است
  • وایولت : بله حتما
  • اویشی : خوشحالم که باهاتون بازی میکنم
  • وایولت : منم همینطور
  • توموکو : اویشی بنداز
  • اویشی همه رو انداخت
  • وایولت : 🌋🌋🌋🌋🌋
  • توموکو : ترکید زد دستگاه رو داغون کرد 😨😨😨
  • اویشی : 😱😱😱😱😱
  • توموکو : خاک به سرم اویشی مرد
  • کیکومارو: اویشییییییییی با من حرف بزن مرد خواهش میکنم
  • مومو : ریسمان زنگ بزن آمبولانس
  • ریوما : باشه الان میرم
  • فوجی : خدانگهدار 😊😊
  • کیکومارو : اویشییییییییی


برچسب ها: نرگس tv ,

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ جمعه 19 / 10 / 1399 ] [ 5:43 PM ] [ نرگس ] [ بازدید : 292 ] [ ]
چالش ((نرگسTV))

👧😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😭😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂


✴✴بین این استیکر ها یه استیکر غمگین هست دلیل ناراحتی اون استیکر چیه؟؟؟

موضوعات: ••Challenge••,
برچسب ها: نرگس tv ,

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ پنجشنبه 18 / 10 / 1399 ] [ 5:55 PM ] [ نرگس ] [ بازدید : 356 ] [ ]
آخرین مطالب

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]