221012 ••رمان عشق تلخ(به قلم kazuya)••
عشق تلخ پارت ۳

< مربی >

_ چه دلایلی ؟ 🤨

* خب راستش کازویا یه مدتی هست که یه مشکلی براش پیش اومده

_ مشکل ؟ چه مشکلی ؟

* چجوری بگم امممم

_ مثل آدم حرف بزن 🤬

* خیل خب خیل خب ! اون چهار بار پشت سر هم تاریخ رو افتاده 🤧🤧

_ یاماتو من احمقم #_# ؟ چه ربطی داره ؟

* خب بچه دپرس شده ۲۴ ساعته داره با ایریه چت میکنه نگرانشم ^~^

_ ظاهرا از وقتی رفتی دبیرستان قاطی کردی !

یاماتو تلفنش رو برداشت و زنگ زد

_ به کی زنگ میزنی ؟

* اونی ! میخوام بیاد اینجا !

_ چرا ؟

* باید منو اسکورت کنه هر لحظه ممکنه کازویا منو بکشه 🤤

* الو اونی کجایی

◇ دستشویی !

* ایریه ؟ بی تربیت 😐

◇ شما به دستشویی چی میگین ؟ جایی که انسان تخلیه میشود ؟ 😑

* بهش بگو بیاد اینجا امنیت جانی برام فراهم نیست 🤕🤕

◇ قبول کرد ؟ واقعا جای تعجب داره من حتی یه درصد هم امیدوار نبودم که قبول کنه میدونی که راضی کردن کازویا از شکستن شاخ غول سخت تره ! باید مجبورش کنم یه بار دیگه اجازه بدم دخترش کنم 😆😆 یاماتو راز موفقیتت چیه ؟

* سکرته نمیتونم بگم 😏

◇ خیل بدی ! پس منم به اونی نمیگم بیاد

* ایریه شوخی ندارم بخدا کازویا بدجور عصبانیه 🥵

◇ باشه باشه بهش میگم‌ ولی یکی بهم بدهکاری

* اوکی

◇ گمشو

* تو هم

_ صحبتتون تموم شد ؟

* بله 😌

_ الانه بچه ها برسن باید بریم باشگاه

* نوچ نمیشه هر وقت اونی اومد 🙃

< باشگاه >

رفتم باشگاه دیگه کم کم داشتم دیوونه میشدم ! کازویا هم اومد لباسایی که براش اماده کرده بودم خیلی بهش میومد .

_ خوشتیپ شدی 😉

* ممنون ولی ..

_ چیزی شده ؟

* با استایلم جور نیست من خاکستری نمی پوشم 😑

_ وای خدا از دست تو 😂😂

همینجوری که داشتیم حرف میزدیم تزوکا اومد !

◇ صبن بخیر خانم ریوزاکی و ؟

_ صبح بخیر ایشون توکوگاوا هستن کارآموز جدید که قراره که مربیگری رو از من یاد بگیره 😏و همه باید از حرف هاش اطاعت کنن

◇‌ از آشناییتون خوشبختم من کاپیتان تزوکا هستم

* اسم کاملت ؟

◇ کونیمیتسو تزوکا ! 😶

* برای بازی باید خودتو گرم کنی درسته ؟

◇ هاه ؟ ..... البته

* پس دلیلی برای موندنت اینجا نمیمونه درسته ؟

◇ بله همین الان شروع میکنم

_ اوه اوه چه جدی 🤭

* خانم ریوزاکی لطفا شوخی رو بزارین کنار 😒

_ چشم مربی ! بچه هامو به تو می سپرم !

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ پنجشنبه 11 / 10 / 1399 ] [ 10:03 PM ] [ kazuya ] [ بازدید : 490 ] [ ]
عشق تلخ پارت ۲

《یاماتو》

وارد مدرسه سیگاکو شدم ! _ میگم چند وقته اینجا نبودیم آه!

*نمیدونم روزا رو نشمردم #_#

_آخه تو چی میدونی

*هوف ....

_هوف و مرگ درد یادت رفته قرار بود هر چی میگم انجام بدی و به حرفم گوش کنی تا به بابات چیزی نگم ^○^

*نه یادم نرفته

_خوبه ! تو که انقد بچه خوبی هستی چرا دهن منو وا میکنی ؟ میگم میدونی چند وقته اینجا ؟ دلم تنگ شده بود !!!!&~&

*از زمانی که وارد دبیرستان شدیم ، تقریبا ۲ سال و ۶ ماه و ۸ روز و ۷ ساعت و ۱ دقیقه اما دقیقا چرا انقد این جمله رو تکرار میکنی ؟

_خیلی وقته ! صبر کن ببینم تو که گفتی روزا رو نشمردم ؟~؟

*من همچین حرفی نزدم

_خیلیییی £~£

مربی ریوزاکی 》

ساعت ۷ صبح بود هنوز کسی نیومده بود . رفتم سمت زمینای تنیس تا یاماتو رو ببینم ! وقتی رسیدم یاماتو رو با کسی رو دیدم که تو این دو سال حتی یه بار هم به ذهنم خطور نکرده بود○•○ رفتم سمتشون و به دفترم دعوتشون کردم !

_خیلی خوش اومدین

*ممنون و لیوان قهوه اش رو برداشت

_خب یاماتو اون کسی که میگفتی ایشون بودن ؟

بله این دوستم قراره تو این کار بهمون کمک کنه •°•

*یه لحظه صبر کن کدوم کار ؟ قرار نبود فقط بیایم خانم ریوزاکی ر ببینیم ؟

نوچ ^~^ الان خودش برات توضیح میده !

_ خب راستش …..

.

.

_خب میتونی کمکمون کنی ؟

*این کاره ؟ #_#

یسسسس >•< حالا میخوای مربی دست پرورده های من بشی ؟

*اگه شبیه خودت باشن نه

من چم هست ؟؟؟؟؟؟

*چت نیست کله چمنی

خفه شو کازویا من بخاطر این حرفت از سرتا پا خودمو عوض کردم !!! بازم میگی کله چمن

*الان مو هویجی شدی چه فرقی داره @~@

کازویااااااااا

_بسههههه هر دو تون شما آدم بشو نیستین از وقتی ۷ ساله بودین همینجور بودین !

ریوزاکی خودت دیدی که این اول شروع کرد

_کازویا کمک میکنی تا یه سال اولی با استعداد بتونه نماینده ژاپن بشه ؟

*بسیار خب اما فقط ۲ ساعت در روز

_ممنونم

*بعدا در این مورد با تو صحبت خواهم کرد ₩~₩

برو بابا

*از کی باید شروع کنم ؟

_همین الان ! میتونی از رخت کن اینجا هم استفاده کنی ! من برات یه چیز مخصوص اونجا گذاشتم *_^

کازویا رفت بیرون

○خانم ریوزاکی من بیرون از این دفتر امنیت جانی ندارم ◇~◇

_ این مشکل من نیست . اما چرا کازویا ؟

○براش دلیلای خوبی دارم !

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ سه شنبه 9 / 10 / 1399 ] [ 10:07 AM ] [ kazuya ] [ بازدید : 468 ] [ ]
عشق تلخ پارت ۱

{ باشگاه سیگاکو }

( مربی ریوزاکی )

وارد باشگاه شدم هوا امروز خیلی گرم بود . وقتی رسیدم ، خیلی تعجب کردم ! اکثر بازیکنا رو زمین ولو شده بودن یعنی چی شده ؟؟

_ اینویی اینجا چه خبره ؟؟؟

اینویی : من براشون تمرنای ویژه ای در نظر گرفتم اونا باید با هم بازی میکردن و بازنده باید از نوشیدتی مخصوص من که صد در صد باعث قویتر شدن ماهیچه ها میشه ، بخورن ! که متاسفانه تزوکا و ریوما هنوز دووم اوردن !!!!!

_ که اینطور !!!

{ زمین بازی }

( ریوما )

_ هاه هاه هاه *نفس نفس زدن * خیلی گرمه خیلی !!نمیتونم نفس بکشم

تزوکا : اهای ریوما ! تلاشت رو بیشتر کن

_ مادا مادا دانه

تزوکا ( با پوزخند ) : خوبه

____

*ده دقیقه بعد*

داور بازی : نتیجه بازی ۶_۵ برنده مسابقه تزوکا !

اینویی به یه معجون تو دستش اومد : ریوما !!!!!!!

ریوما آب دهنش رو قورت داد و دستش رو به سمت معجون برد !

تزوکا : خطر از بیخ گوشم گذشت هوف !

ریوما لیوان رو گرفت و سر کشید !!!!! یه جوری دوید به طرف دستشویی که دوبار خورد زمین . آرایی هم حسابی دلش خنک شد (*بدجنس )

مربی : برای امروز کافیه دیگه میتونین برین !

ایجی : خیلی گشنمه ! مومو میای بریم یه چیزی بخوریم ؟

مومو : البته فقط به شرط اینکه تو مهمونم کنی ( با نیشخند )

ایجی : اه !!! میگم چطوره بریم رستوران پدر تاکا ! ها تاکا نیشه بیایم ؟؟؟

تاکا : ال...البته ! ریوما تو نمیای

ریوما : معلومه که میام !

مومو : پس پیش به سوی غذا های خوشمزه !!!!

_____

{ شب ساعت ۹ دفتر خانم ریوزاکی }

( مربی )

_ درسته ریوما باخت!

* که اینطور خیلی جالبه !!

_ فقط ریوما نیست به جز فوحی و تزوکا و اویشی همشون به تمرین های خاصی نیاز دارن ! تمرینایی که بیشتر از مال اینویی بتونه قدرتشون رو افزایش بده ! دیگه نمیدونم چیکار کنم .

*(پوزخند) من یکی رو سراغ دارم که میتونه این کارو بکنه !

_ خب اون کیه ؟

* فردا می فهمی !!

_ چی تو سرته یاماتو ؟

* فکرای خیلی خوبی دارم میخوام سیگاکو بهترین تیم ژاپن بشه ! تو فقط فردا از مهمونمون خوب پذیرایی کن ....



[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ سه شنبه 2 / 10 / 1399 ] [ 12:32 AM ] [ kazuya ] [ بازدید : 574 ] [ ]
آخرین مطالب

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]